اصطلاحات پر کاربرد زبان انگلیسی 435454535

آیا به دنبال کامل ترین مقاله اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی هستید؟

آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که در هنگام صحبت به انگلیسی، حس کنید با وجود دانستن واژگان زیاد، مکالمه‌تان خشک یا غیرطبیعی به نظر می‌رسد؟ این احساس برای بیشتر زبان‌آموزان آشناست. دلیل اصلی آن، ناآشنایی با اصطلاحات روزمره (idioms & phrases) است که انگلیسی‌زبان‌ها در گفت‌وگوهای عادی به کار می‌برند.

اصطلاحات به شما کمک می‌کنند تا مثل یک native speaker صحبت کنید، لحن طبیعی‌تری داشته باشید و احساسات خود را دقیق‌تر منتقل کنید. در واقع، یادگیری این عبارات یکی از میان‌برهای مؤثر برای تقویت مکالمه انگلیسی است.

در این مقاله 150 اصطلاح پرکاربرد و ضروری در مکالمات روزمره انگلیسی را همراه با معنی و کاربردشان مرور می‌کنیم تا بتوانید در مکالمات واقعی از آن‌ها استفاده کنید.


🔹 100+ 50 مورد از اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی در مکالمه روزمره (با ترجمه فارسی)

یکی از رازهای بزرگ زبان‌آموزانی که مثل بومی‌ها صحبت می‌کنند، استفاده از اصطلاحات و عبارات طبیعی (Idioms) است.
اصطلاحات در واقع ترکیب‌هایی هستند که معنای تحت‌ اللفظی ندارند و در گفتگوهای روزمره، فیلم‌ها و سریال‌های انگلیسی بسیار شنیده می‌شوند.

در این مقاله، با بیش از 150 مورد از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی و معنی فارسی آن‌ها آشنا می‌شوید تا بتوانید مکالمه‌های طبیعی‌تر، روان‌تر و حرفه‌ای‌تر داشته باشید.

بیشتر بخوانید: ۲۵ استراتژی کاربردی برای تقویت مکالمه زبان انگلیسی ✅ (حتی بدون پارتنر)

یادگیری اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی بخش مهمی از تسلط بر این زبان است و باعث می‌شود گفتار شما طبیعی‌تر و حرفه‌ای‌تر به نظر برسد. دانستن اصطلاحاتی مانند “Under the weather” یا “Break the ice” ارتباط شما را روان‌تر می‌کند و درک مکالمات واقعی را آسان‌تر می‌سازد. در واقع یکی از مزایای یادگیری زبان انگلیسی این است که می‌توانید با مردم سراسر جهان راحت‌تر ارتباط بگیرید و زبان را به‌صورت زنده و کاربردی تجربه کنید.

اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی با معنی فارسی 9058435344
کاربرگ اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی با معنی فارسی

🔹 اصطلاح انگلیسی (Idiom) 💬 معنی انگلیسی / توضیح کوتاه 🇮🇷 ترجمه و مفهوم فارسی
As cool as a cucumber To be calm and relaxed even in stressful situations با آرامش و خونسردی رفتار کردن
Actions speak louder than words What you do is more important than what you say عمل مهم‌تر از حرف است
Add fuel to the fire To make a bad situation worse بدتر کردن اوضاع
All good things come to an end Nothing lasts forever هیچ چیز خوبی همیشگی نیست
All that glitters is not gold Not everything that looks good is valuable هر چیزی که می‌درخشد طلا نیست
Backseat driver Someone who gives unwanted advice کسی که بی‌جا دخالت می‌کند
Be on the ball To be alert and quick to react زرنگ و هوشیار بودن
Bite off more than you can chew Take on a task that’s too big لقمه بزرگ‌تر از دهان برداشتن
Bite the bullet Force yourself to do something difficult با شجاعت کاری ناخوشایند را انجام دادن
Break a leg! Good luck! موفق باشی!
Better late than never It’s better to do something late than not at all دیر رسیدن بهتر از نرسیدن است
Cut to the chase Get to the main point quickly سر اصل مطلب رفتن
Easy come, easy go Something gained easily can be lost easily بادآورده را باد می‌برد
Fish in troubled waters To take advantage of a chaotic situation از آب گل‌آلود ماهی گرفتن
From A to Z Everything about something از سیر تا پیاز
Get up on the wrong side of the bed Be in a bad mood از دنده چپ بلند شدن
Have a finger in every pie Be involved in many activities در کارهای مختلف دخالت داشتن
Have your cake and eat it too Wanting two good things at once نمی‌توان دو چیز خوب را با هم داشت
It costs an arm and a leg Very expensive خیلی گران بودن
It takes two to tango Both sides are responsible دعوا و درگیری دو طرف دارد
Kill two birds with one stone Solve two problems with one action با یک تیر دو نشان زدن
Let the cat out of the bag Reveal a secret by mistake لو دادن راز
No pain, no gain You must work hard to achieve something نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود
Out of sight, out of mind If you don’t see something, you forget it از دل برود هر آنچه از دیده برفت
Out of the blue Suddenly, without warning ناگهانی و غیرمنتظره
Practice makes perfect The more you practice, the better you get تمرین باعث پیشرفت است
Shape up or ship out! Improve or leave یا درست شو یا برو
Smell fishy Something seems suspicious مشکوک به نظر رسیدن
Take something for granted Not appreciate something چیزی را بدیهی فرض کردن
The dust settles The situation becomes calm again آب‌ها از آسیاب افتادن
Time flies Time passes quickly زمان به‌سرعت می‌گذرد
Two heads are better than one Two people can solve a problem better دو فکر بهتر از یکی است
Under the weather Feeling ill or unwell ناخوش بودن
When pigs fly Something that will never happen هرگز اتفاق نمی‌افتد
Where there’s a will, there’s a way If you want something, you’ll find a way خواستن توانستن است
You can’t judge a book by its cover Don’t judge by appearance از روی ظاهر قضاوت نکن
Your mind goes blank Forget everything suddenly ذهن خالی شدن
You’ve made your bed, now lie in it Face the consequences of your actions تاوان کار خودت را بده
Beat around the bush Avoid talking about the main topic طفره رفتن از اصل مطلب
Get your act together Organize yourself to work better خودت را جمع‌وجور کن
Hit the sack Go to bed برو بخواب
Your guess is as good as mine I have no idea either من هم نمی‌دانم
Good things come to those who wait Be patient for good results صبر نتیجه می‌دهد
Back against the wall In a difficult situation در تنگنا قرار داشتن
Up in arms Be very upset or angry عصبانی بودن
Scrape the barrel Use the worst option because nothing else is left از بدترین گزینه استفاده کردن
Burn your bridges Do something you can’t undo پل‌های پشت سرت را خراب کردن
Sell like hot cakes Sell very quickly فروش سریع داشتن
Run around in circles Waste effort with no result کار بیهوده انجام دادن
On cloud nine Extremely happy خیلی خوشحال بودن
Left out in the cold Ignored or excluded کنار گذاشته شدن
Cut corners Do something cheaply or quickly سرهم‌بندی کردن کار
Boil the ocean Try to do something impossible کار غیرممکن انجام دادن
Keep an ear to the ground Stay informed گوش به زنگ بودن
Eat like a horse Eat a lot زیاد غذا خوردن
A snowball effect One event leads to another bigger one اثر زنجیره‌ای اتفاقات
In for a penny, in for a pound Once you start, you must continue وقتی شروع کردی، باید ادامه دهی
A bird in the hand is worth two in the bush It’s better to keep what you have قناعت بهتر از طمع است
Chip off the old block Be similar to your parents شبیه والدین بودن
Don’t cry over spilt milk Don’t regret what’s done افسوس بی‌فایده نخور
Every cloud has a silver lining Every bad thing has a positive side در هر بدی، خیری هست
Fair and square Honest and fair منصف و صادق بودن
Have an ace up your sleeve Have a hidden advantage برگه برنده داشتن
A black sheep The odd or bad member of a group مایه ننگ خانواده بودن
Hook, line and sinker Completely believe something کاملاً باور کردن
Bear a grudge Keep feeling angry at someone کینه داشتن
By the skin of your teeth Barely succeed به سختی موفق شدن
Down for the count Very tired or defeated خسته یا شکست‌خورده بودن
Draw the line Set a limit خط قرمز تعیین کردن
Easier said than done Harder than it seems گفتنش آسان‌تر از انجام دادنش است
Up a creek without a paddle In serious trouble گرفتار شدن بدون راه نجات
Give it a whirl Try something new امتحان کردن چیزی
Fish out of water Feel uncomfortable in a situation احساس غربت و ناآشنایی
In the fast lane Live a busy and exciting life زندگی پرهیجان داشتن
Go the extra mile Put in extra effort تلاش مضاعف کردن
Snug as a bug in a rug Warm and comfortable گرم و راحت بودن
Step up your game Improve your performance عملکرد خود را بهتر کردن
Lose your marbles Go crazy دیوانه شدن
Straight from the horse’s mouth Directly from the original source شنیدن مستقیم از منبع اصلی
Crying wolf Asking for help when you don’t need it بی‌مورد کمک خواستن
Palm off Pass off something fake as real جنس تقلبی را اصل جا زدن
While the cat’s away, the mice will play People misbehave when the boss is not around وقتی رئیس نیست، کارکنان شیطنت می‌کنند
اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی 485793453
نمونه کاربرگ اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی با معنی فارسی

سایر اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی

💬 ۱. How’s it going?

معنی: اوضاع چطوره؟
برای احوال‌پرسی دوستانه از کسی که مدتی ندیده‌اید به کار می‌رود.
مثلاً:

Hey, how’s it going? Haven’t seen you in ages!

بیشتر بخوانید: یادگیری زبان انگلیسی چقدر طول می کشد؟ ⏱️ حقیقت زمان یادگیری + جدول ساعت

💬 ۲. Long time no see!

معنی: چه عجب از دیدارت!
وقتی بعد از مدت‌ها کسی را می‌بینید، می‌توانید با این جمله مکالمه را صمیمانه شروع کنید.

💬 ۳. What have you been up to?

معنی: این مدت مشغول چی بودی؟
راهی دوستانه برای شروع گفت‌وگو درباره کارها یا زندگی طرف مقابل است.

💬 ۴. Can’t complain.

معنی: شکایتی نیست / بد نیستم.
پاسخی معمول به پرسش «How are you?» وقتی اوضاع‌تان بد نیست ولی عالی هم نیست.

💬 ۵. That’s a good one!

معنی: چه جالب گفتی! / باحال بود!
وقتی کسی شوخی جالبی می‌کند یا چیزی خنده‌دار می‌گوید، از این جمله استفاده کنید.

💬 ۶. It’s very kind of you.

معنی: خیلی لطف کردی.
برای تشکر از کسی که کار خوبی برایتان انجام داده، مثل باز کردن در یا کمک کوچک.

💬 ۷. Thank you anyway.

معنی: به هر حال ممنونم.
وقتی کسی تلاش می‌کند کمکی کند ولی نتیجه نمی‌گیرد.

بیشتر بخوانید: آموزش مکالمه روزمره انگلیسی 🗣

💬 ۸. Thank you in advance.

معنی: پیشاپیش ممنونم.
وقتی از کسی درخواستی دارید و می‌خواهید مؤدبانه‌تر به نظر برسید.

💬 ۹. No worries.

معنی: نگران نباش / اشکالی نداره.
پاسخی دوستانه به عذرخواهی یا اشتباه کوچک دیگران.

💬 ۱۰. What’s going on?

معنی: چه خبر؟
برای شروع گفت‌وگو یا پرسیدن وضعیت فعلی کسی استفاده می‌شود.

💬 ۱۱. Did I get you right?

معنی: درست فهمیدم؟
وقتی می‌خواهید مطمئن شوید منظور طرف مقابل را درست درک کرده‌اید.

💬 ۱۲. Don’t take it to heart.

معنی: به دل نگیر.
وقتی می‌خواهید کسی از حرفتان ناراحت نشود.

💬 ۱۳. I didn’t catch the last word.

معنی: آخرش رو نفهمیدم.
وقتی بخش پایانی جمله کسی را نشنیدید یا متوجه نشدید.

بیشتر بخوانید: ۲۰ سریال فوق العاده برای یادگیری زبان انگلیسی در خانه با سریال 🎬 (مبتدی تا پیشرفته)

اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی با معنی و تلفظ فارسی 849758435
نمونه کاربرگ اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی با تلفظ فارسی

💬 ۱۴. Sorry, I wasn’t listening.

معنی: ببخشید، حواسم نبود.
برای عذرخواهی مودبانه وقتی تمرکزتان لحظه‌ای از بین رفته.

💬 ۱۵. It doesn’t matter.

معنی: مهم نیست.
برای آرام کردن فضا یا نشان دادن اینکه اشتباه کوچک اهمیتی ندارد.

💬 ۱۶. Fingers crossed!

معنی: ایشالا / امیدوارم.
برای ابراز امیدواری نسبت به نتیجه‌ای نامشخص.

💬 ۱۷. Oh, that explains it.

معنی: آهان، حالا فهمیدم!
وقتی متوجه دلیل اتفاقی می‌شوید.

💬 ۱۸. Things happen.

معنی: پیش میاد.
برای دلداری دادن یا آرام کردن دیگران پس از اشتباه یا حادثه‌ای کوچک.

💬 ۱۹. Sorry to bother you.

معنی: ببخشید مزاحم شدم.
وقتی کسی مشغول کاری است اما شما مجبورید با او صحبت کنید.

💬 ۲۰. I’ll be with you in a minute.

معنی: الان میام پیشت.
عبارتی مودبانه برای زمانی که کمی مشغول هستید.

💬 ۲۱. Where were we?

معنی: تا کجا گفته بودیم؟
برای ادامه دادن گفت‌وگو پس از یک وقفه.

💬 ۲۲. Lucky you!

معنی: خوش به حالت!
برای ابراز حسادت مثبت یا تبریک گفتن به کسی.

💬 ۲۳. I freaked out.

معنی: شوکه شدم / ترسیدم.
در موقعیت‌های غیرمنتظره یا ترسناک به کار می‌رود.

💬 ۲۴. Better late than never.

معنی: دیر رسیدن بهتر از نرسیدنه.
وقتی کسی کاری را دیر انجام داده ولی بالاخره انجام داده است.

💬 ۲۵. You’ve got to be kidding me!

معنی: شوخی می‌کنی؟!
برای ابراز تعجب یا ناباوری از حرف کسی.

💬 ۲۶. Cheer up!

معنی: ناراحت نباش.
برای روحیه دادن به شخصی که ناراحت است.

💬 ۲۷. Come on, you can do it!

معنی: بی‌خیال، تو می‌تونی!
عبارتی انگیزشی برای تشویق کسی به ادامه تلاش.

💬 ۲۸. Keep up the good work.

معنی: به همین تلاش ادامه بده.
برای تشویق کسی که عملکرد خوبی دارد.

💬 ۲۹. It’s not the end of the world.

معنی: دنیا که به آخر نرسیده.
برای آرام کردن فردی که شکست خورده یا ناراحت است.

💬 ۳۰. That’s lit!

معنی: عالیه! / دمت گرم!
اصطلاحی غیررسمی برای تحسین چیزی هیجان‌انگیز.

اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی 4875934534
نمونه ای از اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی

💬 ۳۱. There you go.

معنی: آها، شد!
وقتی کسی بالاخره کاری را درست انجام می‌دهد.

💬 ۳۲. Not a bit.

معنی: حتی یه ذره هم نه!
برای رد کردن کامل پیشنهادی یا احساسی.

💬 ۳۳. There’s no room for doubt.

معنی: هیچ شکی نیست.
برای بیان قطعیت در تصمیم یا موقعیتی خاص.

💬 ۳۴. I’ll text you.

معنی: بهت پیام می‌دم.
برای پایان دادن مودبانه به گفت‌وگو یا برنامه‌ریزی آینده.

💬 ۳۵. It’s not worth it.

معنی: ارزششو نداره.
وقتی می‌خواهید بگویید کاری نتیجه مطلوبی ندارد.

💬 ۳۶. You rock!

معنی: محشری!
برای تحسین کسی که کاری عالی انجام داده.

💬 ۳۷. You should go the extra mile.

معنی: باید بیشتر تلاش کنی.
وقتی می‌خواهید کسی را به پشتکار بیشتر تشویق کنید.

💬 ۳۸. Step up your game.

معنی: باید خودتو جمع‌وجور کنی / بهتر عمل کنی.
برای زمانی که عملکرد کسی ضعیف بوده و باید پیشرفت کند.

💬 ۳۹. Pull yourself together.

معنی: خودتو کنترل کن.
وقتی کسی در شرایط احساسی یا استرسی شدید قرار دارد.

💬 ۴۰. You sold me.

معنی: قانعم کردی.
وقتی کسی با توضیحاتش شما را متقاعد کرده است.

💬 ۴۱. Couldn’t care less.

معنی: اصلاً برام مهم نیست.
برای نشان دادن بی‌تفاوتی کامل نسبت به موضوعی.

💬 ۴۲. This is a no-brainer.

معنی: واضحه / نیازی به فکر کردن نداره.
در مورد تصمیمات کاملاً روشن استفاده می‌شود.

💬 ۴۳. You screwed up.

معنی: گند زدی!
عبارتی غیررسمی برای بیان اشتباه بزرگ کسی.

💬 ۴۴. You’re driving me nuts!

معنی: داری دیوونم می‌کنی!
وقتی کسی مدام باعث ناراحتی یا عصبانیت شما می‌شود.

💬 ۴۵. Can you cover me?

معنی: می‌تونی جام وایستی؟
وقتی از کسی می‌خواهید موقتاً کار یا مسئولیت شما را انجام دهد.

💬 ۴۶. I’d better be going.

معنی: دیگه باید برم.
عبارتی مودبانه برای پایان دادن به گفت‌وگو یا دیدار.

💬 ۴۷. Thank heavens it’s Friday!

معنی: خداروشکر جمعه شد!
وقتی از پایان هفته کاری خسته‌کننده خوشحال هستید.

💬 ۴۸. Take care.

معنی: مراقب خودت باش.
عبارت پرمحبت برای خداحافظی با دوستان یا خانواده.

💬 ۴۹. You nailed it!

معنی: ترکوندی!
وقتی کسی کاری را بی‌نقص انجام داده است.

💬 ۵۰. Practice makes perfect.

معنی: تمرین باعث کمال می‌شود.
عبارت معروف برای یادآوری اینکه هیچ مهارتی بدون تمرین به دست نمی‌آید.

اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی 84379853434
اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی

✳️ جمع‌ بندی

یادگیری اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی، یکی از مهم‌ترین گام‌ها برای رسیدن به مکالمه طبیعی و روان است. اگر هر هفته چند مورد از این عبارات را یاد بگیرید و در گفتگوهای روزمره به کار ببرید، خیلی زود متوجه می‌شوید که درک و بیان شما به انگلیسی چقدر طبیعی‌تر شده است.

برای شروع، پیشنهاد می‌شود روزانه فقط ۵ اصطلاح را تمرین کنید و در جملات واقعی به کار ببرید. به این ترتیب، اصطلاحات به‌صورت ناخودآگاه وارد ذهن و زبان شما خواهند شد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *